انطباق جمعیت‌های انسانی با محیط زیست پدیده‌ای است که از دیرباز مطرح بوده است ولو با استراتژی‌های مختلفی همچون فرار (Flight) ، مبارزه (Fight) و یا سازگاری (Adaptation) اما آنچه در این بین حائز اهمیت است، این موضوع می‌باشد که این روابط با گذر زمان دستخوش تغییراتی شده است و در واقع با نوعی دخالت انسانی در طبیعت و محیط زیست مواجه‌ایم
دسته بندی علوم تربیتی
بازدید ها 24
فرمت فایل doc
حجم فایل 58 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 17
کاملترین مقاله رابطه جمعیت ومحیط زیست

فروشنده فایل

کد کاربری 1466
کاربر

کاملترین مقاله رابطه جمعیت ومحیط زیست

رابطه جمعیت ومحیط زیست

چکیده:

رابطه‌ی بین جمعیت و محیط زیست همواره به مثابه‌ی یکی از مهمترین عوامل موثر بر سیر تکاملی جامعه به سمت وضعیتی بوده است که در اصطلاح «مطلوبیت اکولوژیک» خوانده می‌شود. یعنی ارزیابی قابلیت‌های زندگی پذیری در یک شهر. امروزه با افزایش بی رویه‌ی فرخ‌زاد و ولد بخصوص در شهرهای جهان سومی که روند توسعه‌اشان به نحو مساعدی نبوده است و در حقیقت میزان جمعیت شهری با امکانات لازم برای یک زندگی با حداقل مطلوبیت نامتناسب بوده است، این نوع حرکت به سمت وضعیت مذکور که به نوعی موقعیت ایده‌آل تلقی می‌شود، با موانعی مواجه شده است که حتی گاهی منجر به معکوس شدن جهت این بُردار به سمت موقعیت‌های منفی و آسیب‌زا می‌شود که مسلماً پیامدهای وسیعی را در ابعاد گوناگون فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و توسعه‌ای خواهد داشت که «تخریب‌های زیست محیطی» یکی از آنهاست.درو اقع رشد جمعیت یکی از عواملی است که به‌طور بالقوه چنین تنظیمات همگانی را بی‌ثبات می‌کند زیرا قواعد اجتماعی و همگانی که در یک تراکم جمعیتی پایین کارآمد هستند، ممکن است در یک تراکم جمعیتی بالاتر به بهره‌برداری بیشتر از منابع و یا آلودگی منجر شوند. با توجه به این که رشد سریع جمعیت استفاده و بهره‌برداری از منابع را تشدید می‌کند چنانچه مکانیزم‌های اجتماعی، نهادی و سیاسی برای ارزش‌گذاری و اهمیت‌دادن به منابع زیست‌محیطی وجود داشته باشد، نقش جمعیت تقلیل داده می‌شود. بدون شک در کشورهایی با درآمد سرانه‌ی پایین و میزان‌های بالای رشد جمعیت، فقدان چنین مکانیزم‌های اجتماعی و سیاسی لطمه‌های جبران‌ناپذیری بر محیط زیست و منابع طبیعی وارد خواهد ساخت

کلید واژه: جمعیت- محیط زیست- توسعه پایدار- تکنولوژی- شهر نشینی

مقدمه :

انطباق جمعیت‌های انسانی با محیط زیست پدیده‌ای است که از دیرباز مطرح بوده است. ولو با استراتژی‌های مختلفی همچون فرار (Flight) ، مبارزه (Fight) و یا سازگاری (Adaptation). اما آنچه در این بین حائز اهمیت است، این موضوع می‌باشد که این روابط با گذر زمان دستخوش تغییراتی شده است و در واقع با نوعی دخالت انسانی در طبیعت و محیط زیست مواجه‌ایم. (schutkowski, 2006). مسئله‌ی اصلی در این مقاله، به نوعی بررسی علل بروز این مسائل و ارزیابی نقش فشارهای جمعیتی بر تخریب یک سیستم محیطی است.در حقیقت می‌توان بیان نمود که نحوة تطابق جمعیت‌های انسانی با محیط‌های سکونتشان در بازه‌های زمانی گوناگون، تحول یافته است و متأسفانه امروزه به وضعیتی رسیده‌ایم که این ارتباط به تخریب‌های منابع زیستی و محیطی و بروز انواع اختلالات محیطی انجامیده است که از سطوح خود محلی گرفته تا سطوح کلان بین‌المللی را شامل می‌شود.

«اینکه فضای شهری یک فضای انسان ساخت است، امری بدیهی است اما همین امر رابطه‌ای را در همة شهرها به صورت رابطه‌ای گریز ناپذیر و بسیار پراهمیت درآورده است که رابطه‌ی شهر و محیط زیست است».

اما سوال این جاست که عوامل موثر بر افزایش یا کاهش میزان جمیعت چیست؟

در ادامه به تبیین مفاهیم جمعیت و فشار جمعیت و مسائل مربوط به آن در چارچوب تئوریک «دان لَپ» پرداخته می‌شود.براساس دیدگاه «اکولوژی جمعیت» که یک رویکردی است برای مطالعه‌ی آن دسته از فرآیندها و عوامل بیرونی و درونی که به نحوه‌ی توزیع و وفور یا تقلیل جمعیت‌های اکولوژیک اثر می‌گذارد که در اینجا توضیح داده می‌شوند.

الف) فرآیندهای بیرونی (External): فرآیندهایی که روی مناسبات جمعیت با غذا، یا اقلیم، یا آب و سایر ارگانیزم‌ها اثر می‌گذارند. در واقع آب، اقلیم و دما عواملی‌اند که می‌تواند روی جمعیت اثر بگذارند.

ب) فرآیندهای درونی (Internal): فرآیندهایی هستند که به نوعی درونِ جمعیت اتفاق می‌افتد. مثال: نحوة واکنش اعضای یک جمعیت به لحاظ رفتاری، فیزیولوژی، ژنتیکی و حتی فرهنگی به افزایش و یا کاهش تراکم جمعیتی.